مدير روابط عمومي شركت معدني و صنعتي چادرملو با نگارش مقالهاي به مناسبت 27 ارديبهشت ماه روز جهاني ارتباطات و روابط عمومي به اين نكته كليدي اشاره كرد كه مديران بدون مهارت ارتباطي حذف ميشوند.
به گزارش ماين نيوز، متن كامل مقاله حسین طالبی، کارشناس علوم ارتباطات انساني و مدیر روابط عمومی شرکت معدنی و صنعتی چادرملو به مناسب روز جهاني ارتباطات و روابط عمومي با عنوان "نقش ارتباطات در تغییرالگوی رفتاری" به شرح زير است:
مقدمه:
امروزه تحولات گسترده در زمینه کامپیوتر و ارتباطات، تغییرات قابل ملاحظهای در ساختار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع بشری به وجود آورده است. گذشته حیات انسان مملو از ابداع و اختراعات ابزار و لوازم تسهیل کننده امور زندگی بوده اما فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات در حداقل دو دهه اخیر بیشترین تاثیر را در در تغییر الگوهای رفتار و زندگی ساکنان کره خاکی داشته است.
دنیای ارتباطات و تولید اطلاعات به سرعت در حال تغییر بوده و ما امروزه شاهد همگرایی آنان بیش از گذشته با یکدیگر هستیم، به گونهای که دادهها و اطلاعات به سرعت و در زمانی غیرقابل تصور به اقصی نقاط جهان منتقل و در دسترس استفاده کنندگان قرار میگیرد.
صرفنظر از تعاریف متنوع و دامنه وسیع کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخشهای مختلف زندگی بشری، دسترسی سریع به اطلاعات و انجام امور بدون در نظر گرفتن فواصل جغرافیایی و فارغ از محدودیتهای زمانی محوری ترین دستاورد این فناوری است.
ضرورت تغییر:
اكنون كه مرحله گذار در قرن بيست و يكم را سپری می کنیم، كشورهاي در حال توسعه همچون ايران براي نيل به پيشرفت يا حتي رقابت با كشورهاي توسعه يافته نه تنها بايد خود را منطبق با فرهنگ بومي سازگار کنیم، بلكه بايد ضمن بهره گیری از تكنولوژيهاي ارتباطي موجود، به ابداع روشهايي براي آموزش، يادگيري، كار و فعاليت در جهاني بپردازیم كه اجزاي آن به طور فزاينده به هم وابسته است. جهاني كه به سوي كوچكتر شدن و در عين حال پيچيدگي بيشتر سير ميكند؛ جهاني كه در آن اطلاعات، محرك عمده، دانش، موجد قدرت و رسانههاي جمعي داراي نقشي كليدي است.
تجارت، بانكداري، آموزش، همه و همه وابسته به جريان اطلاعاتي بوده و به كمك تكنولوژيهاي ارتباطي جديد همچون كامپيوتر، ماهواره، تلفن، رادیو،تلويزيون، ليزر، فيبر نوري، ريزتراشهها و تلفنهاي هوشيار تسهيل گرديدهاند.
در واقع در بسياري از روستاها، تلويزيون و راديو جايگزين پيام رساني سنتي شده است كه در آن قصه گوها، نقالان، پرده خوانها و جارچیان نقش اطلاع رساني و سرگرمي مردم را ايفا ميكردهاند.
اینک بسياري از شركتهاي خدمات رساني رايانهاي در حال توسعه سريع قلمرو خود از طريق شبكه جهاني اينترنت ميباشند تا انواع خدمات را در اختیار مشتريانشان قرار دهند. اين شبكه مجموعه گستردهای از دستاوردهاي جهاني را در زمينه ادبيات، آثار هنري، تحقيقات علمي، اطلاعات بازرگاني، گزارشات حكومتي و... به طور فزايندهاي برنامههاي راديويي و حتي فيلمهاي تلويزيوني در برميگيرد. همچنين آنرا ميتوان يك كتابخانه بزرگ جهاني و بلكه بزرگترين آنها به شمار آورد كه ميتواند در هر زمان و هر جا در دسترس متقاضياني كه از كامپيوتر داراي مودم و اشتراك به اينترنت بهرهمندند، قرار دهد.
براي نخستين بار در تاريخ بشر، اطلاعات كالايي است كه با اشاره سرانگشتان به دست ميآيد! در واقع شبكههاي رايانهاي براي ميليونها انسان يك كانال تبليغاتي به ارمغان آورده تا بدين طريق به بسط ايدئولوژي خود در جهان بپردازند. علاوه بر اين، شبكههاي رايانهاي را ميتوان آزادترين و در عين حال هشدار دهندهترين عامل در مجموعه تكنولوژيهاي ارتباط جمعي به شمار آورد، تا اندازهاي كه هر كس در هر كجا و با هر مرام شخصي يا ايدئولوژي قادر به توزيع پيامها بين ميليونها نفر وبدون هر گونه مميزي قبلي خواهد بود.
جريان اطلاعات: اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه مهمترين علت پديدار شدن و محبوبيت تكنولوژيهاي اطلاعاتي پاسخگويي آنها به انبوه نيازهاي مالي و سياسي است.
از اوان دهه هفتاد، وقتي ارتباطات فضايي به تحقق رسيد تنها تعداد انگشتشماري از كشورهاي اقدام به ارسال هزاران ماهواره براي خود يا مشتريانشان در مداري محدود كردند. نتيجه آن شد كه صاحبان اينگونه وسايل مخابراتي از توانايي رسوخ عميق به درون فرهنگ كشورهاي مصرف كننده برخوردار گرديدند كه اين به نوبه خود تنش ديگري بين نيكمره جنوبي و شمالي به وجودآورد كه اصطلاحا به آن «امپرياليسم فرهنگي» يا «دخالت فرهنگي» ميگويند. بی تردید وقتی اكثر پردازشگرها و حاملهاي اطلاعاتي درچند كشور معدود مستقر شدهاند تكنولوژي پايه براي توليد و توسعة اين دستگاهها نیز توسط سوداگران پيشرو در ايالات متحده، ژاپن و اروپاي غربي طراحي، تكميل و هدايت می شوند. علاوه بر اين ناهماهنگي بين شمال و جنوب در زمينه جريان ارتباطات و اطلاعات و امكان توليد، توزيع يا دستيابي بدان به نحو زيادي يك جانبه است. به بيان ديگر "جريان اطلاعات در پهنه زمين غير متعادل است زيرا بيشتر اطلاعات جهاني در بخش شمالي تولید می شود".
بدين ترتيب رسانههاي ارتباط جمعي را ميتوان نه تنها به مثابه نيروي محرك در پشت سر تغييرات اجتماعي و فرهنگي قلمداد كرد. بلكه عاملي براي تحرك سياسي در مرتبه ملي و بين المللي به حساب آورد.
ديگر اينكه در محيط امروزي كه ساخته و پرداخته رسانههاست، مردم فرهنگهاي مختلف درباره «ديگران» و حتي خودشان بيشتر براساس تصويرسازيهاي رسانهها قضاوت ميكنند. بدين ترتيب در ارتباطات ميان فردي و همچنين در مراودات اقتصادي و سياسي، تصاوير قالبي كه توسط رسانهها تدارك ديده شده و در اذهان عامه نقش بسته، بر نحوه نگرش افراد نسبت به يكديگر تاثير بسزايي گذاشته است. به بيان ديگر، نگرش مردم از «ديگران» مجموعا براساس آن چيزهايي است كه از طريق رسانههاي جمعي ديده، خوانده يا شنيدهاند. در واقع رسانههاي جمعي معاصر همچون مطبوعات و راديو، تلويزيون – عملا بر تمامي جنبههاي زندگي بشر تاثير گذاردهاند. اينها تعيين كننده چشمانداز ما از جهان، نحوه نگرش به ديگران و مهمتر از همة نحوه كنش متقابل ما با ديگران ميباشند.
در جمع بندي از اين بحث مي توان اثرهاي رسانه هاي جديد براي ارتباطات برون سازماني در جوامع معاصر را فهرست وار به شرح زير ارائه داد؛
1- مديران بدون مهارت ارتباطي حذف مي شوند.
2- ارتباطات سازماني (درون و بروني) از اهميت بيشتري برخوردار مي شود، و مديريت ارتباطات مجموعه فعاليت هاي ارتباطي خارج از سازمان شامل فروش، استخدام، بازاريابي و آگهي، ارتباط با مشتريان و روابط عمومي ر ادر بر مي گيرد.
3- ارتباط بارسانهها بيشتر جنبه مستقيم و زنده پيدا ميکند و مديريت اطلاعات توسعه مييابد.
4- مشارکت مردم و کارکنان بيشتر خواهد شود و در جامعه مبتني بر دانش، اطلاعات در سطح کارشناسان توزيع مي شود.
5- توليد اطلاعات افزايش مي يابد و سازمان ها بيشتر بر تصوير و هويت سازماني متکي خواهند شد.
6- با افزايش اهميت و نقش رسانه ها در جوامع واحدهاي ارتباطي سازمان هاي توسعه خواهند يافت.
7- سنجش نظرات مردم از اهميت بيشتري برخوردار شد.
8- شبکه هاي ارتباطي دروني و برون سازماني توسعه خواهند يافت.
9- پايش (مونيتورينگ) اطلاعات و رسانه ها از فعاليت هاي عمده هر سازمان مي شود.
10- پاسخگويي به رسانه ها از اهميت بيشتري برخوردار خواهد شد.
11- فناوري جديداطلاعات در دو سطح ارتباطي و تصميم گيري به کار مي افتند.
12- فناوري جديد، فناوري هاي سنتي را حذف نمي کنند، بلکه با آنها ادغام مي شوند.
13- رسانه هاي آينده، رسانه هاي رايانه اي (سايبر) خواهند بود.