بهمنظور کاهش انتشار گازهای گلخانهای، تمرکز بر اولویت دادن به حذف تدریجی زغالسنگ و ارائه حمایتهای انتقالی توسط دولتها ضروری است.
به گزارش ماین نیوز، با تمایل بینالمللی به کاهش اثرات فزاینده تغییرات آبوهوایی، دولتها و کسب و کارهای سراسر جهان تحت فشار هستند تا وابستگی خود را به زغالسنگ و انتشار گازهای گلخانهای کاهش دهند. با اینحال، دولتها و سازمانها احتمالا به دنبال ایجاد تعادل بین تعهدات زیستمحیطی و امنیت انرژی خود هستند. نمونهای از آن، بخش معدن زغالسنگ است که با افزایش ظرفیت تولید زغالسنگ توسط دولتها در میان عدمقطعیت ناشی از همهگیری کووید-۱۹، درآمد قابلتوجهی کسب کرد. به گزارش azocleantech، زغالسنگ همچنان بزرگترین عامل انتشار کربن در بخش انرژی است. با این حال، گسترش انرژی پاک به کاهش ساختاری زغالسنگ در اروپا و ایالاتمتحده منجر شده است. در آسیا، با وجود متعهدشدن کشورهایی مانند چین به منابع انرژی تجدیدپذیر و اهداف انتشار گازهای گلخانهای، تقاضای زغالسنگ همچنان بالاست. طبق گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی، مصرف زغالسنگ در سراسر جهان به بالاترین حد خود رسیده است.
در سال ۲۰۲۱، هند و چین دو سوم مصرف زغالسنگ سراسر جهان را به خود اختصاص دادند که دو برابر مجموع مصرف سایر کشورهای جهان است. از دیدگاه تاریخی، سهدهه پیش، ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا ۴۰درصد از مصرف زغالسنگ را تشکیل میدادند، در حالی که اکنون مصرف کمتر از ۱۰درصد را نشان میدهند. پس از سهسال پر فراز و نشیب ناشی از همهگیری کووید-۱۹ و رویدادهای مربوط به جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲، بخش زغالسنگ در سال ۲۰۲۳ به وضعیت باثباتتر و قابل پیشبینیتری بازگشت.
کاهش وابستگی به زغالسنگ در حالی که برای انتشار خالص صفر تلاش میکنیم
خبر خوب این است که بیش از ۹۵درصد مصرف جهانی زغالسنگ در کشورهایی اتفاق میافتد که متعهد به دستیابی به انتشار صفر هستند. این امر مستلزم افزایش گسترده در تولید انرژی پاک، همراه با پیشرفتهای کل سیستم در بهرهوری انرژی است که با تعهدات آبوهوایی ملی همسو میشود. اگر تعهدات بهموقع انجام شود، تولید انرژی از نیروگاههای زغالسنگ باید تا سال ۲۰۳۰ تقریبا به یکسوم کاهش یابد و اکثریت قریب به اتفاق آن با انرژی خورشیدی و بادی جایگزین شود. در بسیاری از سیاستها، فشار تشویقکنندهای برای افزایش انرژی پاک وجود دارد. با اینحال، نگرانی قابلتوجه حلنشده این است که چگونه میتوان به تعداد زیادی نیروگاه زغالسنگ موجود در سراسر جهان نزدیک شد. انتقال از زغالسنگ بدون شک پیچیده است که با سن نسبتا جوان بسیاری از کارخانههای زغالسنگ (سوز) در منطقه آسیا و اقیانوسیه تشدید میشود. اگر این نیروگاههای جوان برای طول عمر و نرخ استاندارد کار کنند، تولید جهانی در این بازه زمانی از انتشار همه کارخانههای زغالسنگ پیشی خواهد گرفت. یک عامل کلیدی در کاهش انتشار زغالسنگ، جلوگیری از افزودن سیستمهای برق جدید با سوخت زغالسنگ است. در حالی که توسعه تاییدیههای پروژههای جدید در دهه گذشته بهشدت کاهش یافته است، افزایش تولید زغالسنگ در پاسخ به کووید-۱۹ نشان میدهد که هنوز تقاضای زیادی برای نیروگاههای زغالسنگی وجود دارد.
گزارشی از آژانس بینالمللی انرژی نشان داد که تقریبا ۵۰درصد از ۱۰۰موسسه مالی که از سال ۲۰۱۰ در پروژههای مرتبط با زغالسنگ سرمایهگذاری کردهاند، به کاهش چنین تامین مالیای متعهد نشدهاند. آژانس بینالمللی انرژی همچنین دریافت که ۲۰درصد دیگر تنها قولهای ضعیفی برای کاهش سرمایهگذاریهای آژانس بینالمللی انرژی دادهاند. با تشدید این موضوع، نیروگاههای زغالسنگ اغلب از رقابت در بازار محافظت میشوند، زیرا شرکتهای برق قدیمی یا مالکان خصوصی معمولا آنها را با قراردادهای خرید برق سفت و سخت در اختیار دارند. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، میانگین هزینه سرمایه برای صاحبان و اپراتورهای زغالسنگ، بهاستثنای کسانی که در چین هستند، تقریبا ۷درصد است. استفاده از تامین مالی مجدد برای کاهش این میانگین به میزان ۳درصد، بازیابی سرمایهگذاریهای اولیه توسط مالکان را تسریع کرده و راه را برای نابودی تقریبا یکسوم داراییهای زغالسنگ در سراسر جهان طی یکدهه هموار میکند.
در چین، مقررات سختگیرانهتر برای آلودگی هوا و انتشار گازهای گلخانهای، همراه با کاهش هزینههای انرژیهای تجدیدپذیر، تاثیرگذار بودهاند. در حالی که استفاده از زغالسنگ از سال ۲۰۱۳ کاهش یافته است، مصرف کل انرژی همچنان در حال افزایش است. با این حال، نرخ فعلی کاهش مصرف زغال برای جلوگیری از افزایش بحرانی متوسط دمای جهانی کافی نیست. چند مدل نشان میدهد که جلوگیری از افزایش دمای جهانی به میزان ۱.۵درجه سانتیگراد مستلزم آن است که تولید برق با سوخت زغالسنگ چین تا سال ۲۰۵۰ به صفر برسد. با اینحال، چنین انتقال سریعی از زغالسنگ چالشهای اقتصادی و اجتماعی بزرگی ایجاد میکند و بر اقتصاد و اشتغال و درآمدهای مالیاتی محلی بیشتر تاثیر میگذارد.
در استان شانشی، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان زغالسنگ در چین، صنایع مرتبط با زغالسنگ ۲۹درصد از تولید ناخالص داخلی و ۴۶درصد از درآمد مالیاتی استان را در سال ۲۰۱۸ به خود اختصاص دادند. این وابستگی محلی قابلتوجه به زغالسنگ به مقاومت قوی در برابر هرگونه انتقال دور از آن تبدیل میشود. بنابراین سیاستهای تبدیل زغالسنگ برای مناطق و کشورهای وابسته به زغالسنگ ضروری است. چین، زمانی که سیاستهایی را برای کوچک کردن بخش زغالسنگ خود اجرا کرد، دولت نیز اقداماتی را برای کاهش تاثیرات بر گروهها یا کارگران آسیبدیده اتخاذ کرد. دولت مرکزی این کشور بیش از ۱۴میلیارد دلار کمک به کارگران مازاد در صنایع زغالسنگ و فولاد که هر دو به تولید زغالسنگ متکی هستند، ارائه کرد. ادارات دولت چین همچنین ابتکارات سیاستی را برای حمایت از اسکان مجدد و استخدام مجدد کارگران زغالسنگ، از جمله راهنمایی شغلی رایگان، کاریابی و سایر خدمات ارائه کردهاند. به کارگران زغالسنگ مازاد بر کار که در یافتن شغل جدید با مشکل مواجه هستند، یارانه ارائه شده است.
چشمانداز انتشار کربن مرتبط با زغالسنگ
کاهش وابستگی جهانی ما به زغالسنگ، چالش پیچیده و چندوجهی به همراه دارد، زیرا ما به طور جمعی تعادل بین ملاحظات زیستمحیطی، امنیت انرژی و اثرات اجتماعی را دنبال میکنیم. در حالی که پیشرفتهایی در اروپا و ایالاتمتحده صورت گرفته، جایی که استفاده از انرژی پاک موجب کاهش استفاده از زغالسنگ شده است، آسیا همچنان بهعنوان پایگاهی برای تقاضای زغالسنگ، بهویژه در کشورهایی مانند چین و هند، باقی مانده است. انتقال از زغالسنگ بهویژه در منطقه آسیا و اقیانوسیه که تعداد زیادی کارخانه زغالسنگ نسبتا جوان دارد، چالشبرانگیز است. این چالش با اتکای اقتصادی مناطق خاصی به صنایع مرتبط با زغالسنگ تشدید میشود. سیاستها برای مناطق و کشورهای وابسته به زغالسنگ نهتنها باید حذف تدریجی زغالسنگ را در اولویت قرار دهند، بلکه باید بر ارائه حمایتهای انتقالی نیز تمرکز کنند.