به گزارش ماين نيوز، با این حال یکی از ویژگیهای معادن ایران، تنوع عیار و عناصر مزاحم در سنگهای آهن است و دیگری پراکندگی این معادن که گاه در سطح مورد دسترس که اقتصادی باشد، عاملی برای تشدید خامفروشی سنگآهن شده است. از همینرو، وزیر صنعت، معدن و تجارت به سنگآهنیها پیشنهاد کرد معادن کوچک که امکان و توان احداث کارخانههای گندلهسازی و کنسانتره را ندارند با یکدیگر کنسرسیومی تشکیل دهند، تا در یک روند افزایش توان مالی و تجهیزاتی از خامفروشی جلوگیری شود. این پیشنهاد برای سنگآهنیهای بخش خصوصی که همواره به این دلیل اقدام به صادرات سنگآهن کرده و آن را وارد خط تولید ارزشافزوده نمیکردند، بهطور قطع فرصت مناسبی است که باید دید سنگآهنیها از این فرصت چگونه استفاده میکنند.
تاکیدی دوباره بر یک پیشنهاد قدیمیمهرداد اکبریان، عضو انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن درخصوص این پیشنهاد دولت میگوید: این موضوع را دو سال پیش برای نخستین بار انجمن ما پیشنهاد داد و در آن از دولت خواست طبق قانون مستمر بهبود کسبوکار از این اقدام حمایت کند.
وی اضافه میکند: در آن زمان حرفها در حد حمایت بود ولی الزاماتی میخواست که باعث شد این اتفاق نیفتد چراکه دولت قبلی اجماعی بر سر این پیشنهاد نداشت ولی خوشحالیم در دولت تدبیر و امید لزوم تشکیل این کنسرسیوم احساس شد.
وی با اشاره به اینکه سنگآهنیها از دولت انتظار دارند در تشکیل کنسرسیوم از آنها حمایت کند، میگوید: از وزارت صنعت، معدن و تجارت میخواهیم شرایط برخی سنگآهنیها را در این کنسرسیوم لحاظ کرده و این نکته را در نظر داشته باشند که قد و قواره شرکتهایی که میتوانند در گروههایی جمع شوند تا از خامفروشی جلوگیری شود، با یکدیگر بسیار متفاوت است و به همین نسبت انگیزه آنها برای حضور در این گروهها با یکدیگر تفاوت دارد. بنابراین باید شرایط به گونهای باشد که همه تولیدکنندگان سنگآهن انگیزه قوی برای حضور در این کنسرسیومها داشته باشند.
وی ادامه میدهد: اگر آنها بدانند که با عضویت در یک گروه میتوانند به سود بیشتر و امنیت سود دست یابند بهطور حتم به این گروهها ورود پیدا میکنند.
وی درخصوص شرایطی که میتواند موجب ایجاد انگیزه در تولیدکنندگان سنگآهن شود، اظهار کرد: دولت بهتر است در واگذاری پهنههای معدنی برای کنسرسیومها به نسبت شرکتهای خصوصی تک امتیازاتی قائل باشد که شرکتها و بهرهبرداران مجاب به حضور در این کنسرسیومها شوند. همچنین اجازه استفاده از آرشیو اطلاعات سازمان زمینشناسی که در اختیار دولت است را بهصورت رایگان در اختیار کنسرسیومها و نه افراد قرار دهند چرا که این اطلاعات که قبلا برای آنها هزینه شده از متقاضیان میلیونها تومان پول میگیرند.
مهرداد اکبریان ادامه میدهد: توافقات از سوی دولت با سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان امور مالیاتی انجام شود تا برای مدت کوتاهی، یکسری معافیتها را در نظر بگیرند. بهعنوان مثال سنگآهنیها برای فروش محصول به داخل ۲۵درصد مالیات بر درآمد فروش میپردازند در حالی که اگر آن را صادر کنند طبیعی است که در این شرایط سنگآهن را ترجیح میدهند صادر کنند تا اینکه به کارخانههای داخل بفروشند.
این عضو انجمن سنگ آهن تصریح میکند: این اقدامات در قالب حمایتهای دولتی که برخی از آنها میتواند دائمی باشد و برخی دیگر نه، میتواند توازنی بین تولید و مصرف ماده خام ایجاد کند و هدف جلوگیری از خامفروشی محقق شود.
دولت چه حمایتی میکند؟یکی دیگر از اعضای هیات نمایندگان اتاق بازرگانی صنایع، معدن تهران و ایران در بخش معدن نیز میگوید: پیشنهاد دولت در حد کلی و مبهم است و معلوم نیست دولت در مقابل این خواسته و پیشنهاد، چه کمکی میتواند به معادن کوچک مقیاس سنگآهن داشته باشد.
فاطمه دانشور با اشاره به اینکه قانون خوب، نیازمند اجرا و حمایت خوب است، اضافه میکند: ما نمیدانیم در ادامه شرایط کار برای کنسرسیومها چه خواهد شد، مثلا آیا در آینده دولت آنقدر شرایط سخت و غیرممکنی را در پیش پای سنگآهنیها میگذارد که وقتی به عقب برگردیم، ببینیم کار کردن معادن به صورت تک و تنها برای آنها به صرفهتر است؟
وی در ادامه میافزاید: از طرفی ما نگرانیم که دادن این امتیازات به کنسرسیومها باعث ایجاد رانتهایی شود. در حقیقت ما نمیخواهیم نه از این طرف بام و نه از طرف دیگر سقوط کنیم. مایلیم این حمایتها به صورت عادلانهای از تمامی معادنی صورت گیرد که به طور واقعی نیازمند حمایت و حضور در این گروهها هستند.
وی همچنین خواستار توجه دولت به سنگآهنیهای واقعا خصوصی و نه دولتیها و نیمهدولتیها شده و میافزاید: البته این نکته را هم باید مدنظر داشت که برای حضور معادن کوچک، یک معیار فنی در نظر داشته باشند که با معادن ۲۰۰ تا ۵۰۰هزار تنی سنگآهن نمیتوان کنسرسیوم زد زیرا معادن زیر ۵۰۰هزار تن تولید دارای آن حد از ذخایر نیستند که تولید گندله و کنسانتره از آنها اقتصادی باشد، بهخصوص آنها که در مرکز کشور قرار دارند. ضمن آنکه بسیاری از این معادن دارای کیفیتهای پراکندهای هستند. مثلا در یک معدن آنقدر سنگآهن مگنتیک بالای ۱۵درصدFU وجود ندارد که که یک خط تولید کنسانتره را برای آن به کار اندازند. یک دستگاه به میزان معینی از یک عیار خاص میتواند سنگآهن قبول کند و آن را تبدیل به کنسانتره یا گندله کند و اگر کمتر از آن را بهدستگاه بدهید دستگاه قبول نمیکند. حال چه تضمینی وجود دارد که کارخانه احداث شود و معادنی که عضو کنسرسیوم هستند بتوانند به اندازه تولید یک دستگاه، سنگآهن با عیار مشخص تولید کنند و به یک کمیت عددی برسند و دارای آن مقدار پراکندگی سنگی مورد نیاز باشند.
وی پیشنهاد میدهد: کنسرسیوم در صورتی میتواند موفق باشد که در کنار حضور چند معدن بالای ۵۰۰هزار تن، یک یا دو معدن بالای ۳۰ میلیون تن داشته باشد که پشتیبانی تامین سنگ به خوبی صورت بگیرد. البته معادن کوچک و زیر ۵ میلیون تنی که در حاشیه دریاها و شاهراههای ارتباطی هستند، میتوانند وارد فاز تولید شوند و بهتر است که محصولات این معادن صادر شود.
فاطمه دانشور همچنین اضافه میکند: این نکته را در نظر داشته باشید، زمانی که قیمت سنگآهن بالا بود دولت با هیچ عوارضی نمیتوانست جلوی صادرات سنگآهن را بگیرد چرا که باز هم برای سنگآهنیها صرف میکرد عوارض را بپردازند و صادرات داشته باشند ولی با کاهش بیسابقه سنگآهن، سنگآهنیها توجیه صادراتی ندارند. چنانکه صادرات سنگآهن در ۳ ماه نخست سال ۹۳ نسبت به ۳ماه مشابه سال گذشته ۱۵درصد کاهش داشته، این رقم در ۳ماه تابستان ۲۷درصد کاهش را نسبت به ۳ ماه مشابه در سال گذشته نشان میدهد و پیشبینی میشود این رقم در ۳ماه پاییز به ۵۰ الی ۶۰ درصد کاهش نسبت به مدت مشابه برسد. این بدان معنا است که در همین زمان هم خامفروشی صورت نمیگیرد بنابراین انتظار داریم در این زمان، دولت حمایت خود را از سنگآهنیها داشته باشد و به آنها اجازه دهد درآمد ارزی و صادرات هم داشته باشند چرا که بانکها تسهیلات نمیدهند و حضورشان در بخش بازرگانی است و توسعه معادن از طریق درآمدهای ارزی و صادرات انجام میشود.