گروه صنایع معدنی فولاد
 
معاون ذوب‌آهن اصفهان تشریح کرد:
حلقه‌های مفقوده در رونق بازار فولاد
گروه صنایع معدنی >فولاد - شرايط حاكم بر بازار فولاد جهان و ايران حاكي از ركودي طولاني است. در دو سال گذشته سير شاخص فولاد جهان نزولي بوده كه اين موضوع در بازار فولاد ايران نيز به‌خوبي قابل مشاهده است.
 
به گزارش ماین نیوز، در حالی‌ که در فضای اقتصادی کشور با رکود معناداری روبه‌رو بوده‌ایم در فضای مبادلات جهانی نیز افت متناوب قیمت سنگ‌آهن در پی مازاد عرضه گسترده این محصول و رقابت برای تصاحب بخش بزرگ‌تری از بازار جهانی دادوستد سنگ‌آهن و از طرفی همزمانی این موضوع با سیر نزولی قیمت نفت شرایط را برای کاهش قیمت محصولات نهایی فولادی فراهم ساخته است که بررسی برخی فاکتورها حکایت از تداوم این وضعیت در سال 2015 دارد. در همين خصوص و برای آگاهي بيشتر از شرايط بازار داخل و جهانی فولاد و افق‌هاي پيش روي اين صنعت استراتژيك، نظرات نعمت‌ الله محسني، معاون مديرعامل ذوب‌آهن اصفهان در بازاريابي و فروش را جويا شديم که متن این گفت‌و‌گو در ادامه می‌آید.

به عقیده شما چرا صنعت فولاد را صنعتی مادر و استراتژیک قلمداد می‌کنیم؟

در پاسخ به اين سوال كه چرا صنعت فولاد را صنعتی مادر می‌دانیم بايد گفت این صنعت بستر توسعه بوده و همان‌گونه كه آگاه هستید علاوه‌بر اينكه فولاد ماده اوليه و اصلي صنايع مهمي همچون ساختمان‌سازی، خودروسازی، لوازم خانگي، كشتي‌سازي، حمل‌ونقل ريلي و مواردی از این قبیل است، اين ماده ارزشمند سبب ايجاد زنجيره بسيار طولاني ارزش افزوده نیز می‌شود.

به بیان دیگر از بخش معدن كه سنگ‌آهن و ساير مواد اوليه فولاد تهيه مي‌شود تا تحويل محصولات فولادي به مصرف‌كننده نهايي موجب شکل‌گیری تعداد زيادي مشاغل گوناگون و فرصت‌های اقتصادي ماندگار براي كشورهايي است كه وارد اين صنعت مي‌شوند. از سوي ديگر صنعت فولاد جايگاه مناسبي براي رشد و دانش اندوزی براي متخصصان ديگر صنايع است؛ مثال زنده اين ادعا را مي‌توان در رزومه كاري بسياري از مهندسان صنايع مختلف جست‌وجو كرد كه حتي براي دوره‌هاي 6 ماهه تا يكساله در ذوب‌آهن اصفهان و شركت‌هاي مشابه كارآموزي كرده‌اند.

چه دلايلی را زمینه‌ساز ركود حاكم بر بازار فولاد ايران و دنيا می‌دانید، به عقیده شما این رکود تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟

همان‌گونه كه اطلاع داريد بخش عمده مصارف فولاد در صنايع (به‌طور عمده فولادهاي خاص)، در مسكن و پروژه‌هاي عمراني است. بررسي‌ها نشان مي‌دهند قيمت مسكن در ايران هر چند سال یکبار، صعودهاي پلكاني داشته است، از طرفی مسكن از مهم‌ترين كالاهاي سرمايه‌اي در كشور ما محسوب مي‌شود و با اين وجود به‌طور كلي ساخت و ساز در كشور هميشه از رونق برخوردار بوده است، اين روند در دو سال اخير شاهد دگرگوني شده و با ركود اقتصادي در پي مسائل مختلفي كه براي اقتصاد كشور به‌وجود آمده معادله چرخه ساخت‌وساز به‌طور متناوب دچار وقفه شده است.
عرضه نامناسب مسكن از يكسو و خروج سرمايه به سمت فعالیت‌های سفته‌بازانه و ساير بازارهايي كه عمدتا كاذب هستند باعث شده كه اطمينان حتي به ساخت و ساز كه از مطمئن‌ترين سرمايه گذاري‌ها تلقی می‌شود و از نيازهاي دارای اولويت بالا در جامعه جوان ماست سلب شده و سرمايه‌هاي خصوصي براي ورود به اين عرصه با شك و ترديد همراه باشند. از سوي ديگر همين شرايط ركود باعث كاهش سرمايه‌گذاري‌هاي دولت شده و پروژه‌هاي زيرساختي به علت تنگنا در تخصیص اعتبار با سرعت كمتري اجرا مي‌شوند، اما به عقیده من با رويكردهاي مناسب دولت جديد در تمامي عرصه‌ها شرايط به‌ زودي تغيير كرده و بازار فولاد ايران از آرامش و سکون فعلی به سوي رونق جهت‌گيري خواهد کرد.

در اين ميان، صادرات محصولات فولادي توسط شركت‌هايی كه توانايي انجام صادرات را دارند مي‌تواند زمينه فعاليت‌هاي ساير شركت‌ها را برآورده سازد. در همين ارتباط و برای حمايت از شركت‌هاي ديگر فولادسازي، سياست فروش شركت ذوب‌آهن اصفهان بر گسترش صادرات و توليد محصولات خاص از جمله ريل و تيرآهن‌هاي بال پهن و ديگر محصولات فولادي طويل مورد نياز صنعت معطوف شده است.
درخصوص رکود در بازارهای بین‌المللی نیز باید بگویم در این بازارها شرايط بسيار متفاوت است به‌گونه‌اي كه كشوري مانند چين كه براساس گزارش‌هاي انجمن جهاني آهن و فولاد (World Steel Association) در سال 2000 ميلادي 128 ميليون تن فولاد توليد كرده با افزايشي در حدود 700 درصد در سال 2013 بيش از 820 ميليون تن فولاد توليد كرده است و اين يعني سرازير شدن حجم عظيمي از محصولات فولادي مازاد مصرف چين به ساير نقاط جهان. در اصل در تمامي صنايع عرضه و تقاضا قيمت‌ها را مشخص مي‌کند و طبیعی است که چنين حجم بالايي از عرضه باعث سقوط و ركود در صنعت فولاد جهان می‌شود و تا زماني كه وحدت عملكرد و سهم مناسب عرضه رعايت نشود چنين شرايطي دامنگير صنعت فولاد جهان خواهد بود. از سوي ديگر قيمت‌هاي كنوني فولاد در دنيا تا آخرين حد ممكن نزول داشته است و حتي در اين نقطه از زمان تنها كارخانه‌هايي كه به دلايل مزيت‌هاي مواد اوليه، تكنولوژي و نيروي كار قيمت تمام شده كمتري دارند امكان ادامه حيات يافته‌اند. (هزينه‌هاي جاري توليد فولاد بسيار نزديك به قيمت فروش اين محصول است و با حاشيه سود كنوني در اين صنعت ارائه قيمت‌هاي پايين‌تر چندان امكان پذير نيست، مگر اينكه كيفيت محصول فداي قيمت تمام شده شود و استاندارد‌ها در اين صنعت فقط روي كاغذ باقي بمانند).

به نظر می‌رسد قيمت فولاد در دنيا در صورتي به شرايط مناسب و رونق باز مي‌گردد كه عرضه كنندگان بزرگ فولاد از توليد بيش از نياز و گنجايش بازار پرهیز کنند و مصرف‌كنندگان نيز كيفیت را فداي قيمت نکنند تا با برچيده شدن زمينه توليد محصولات بي‌كيفيت، صنعت فولاد در جهان جان تازه‌اي بگيرد.
لازم است اينجا اشاره كنم كه اگر به‌طور مثال 500هزار تن از محصولات چيني وارد بازار ايران شود، اين ميزان به ظاهر ناچيز به سادگي بازار بي‌رمق فعلي را دچار تلاطم خواهد كرد و براي جلوگيري از اين موضوع تعرفه‌هاي حمايتي مناسبي لازم است اعمال شود تا كالاهاي ديگر كشورها صنعت فولاد ايران را دچار مشكلات غير قابل جبران نكند.

به نظر شما دامپينگ و حمايت‌هاي غيرمجاز كشورهاي بزرگ توليدكننده از صنعت فولاد خود در سال 2015 نيز ادامه خواهد داشت؟ چگونه از چنين آسيب‌هايی كشور خود را مصون كنيم؟

با توجه به پيش‌بيني‌هاي آتي فضاي كسب و كار بين‌المللي و در نظر گرفتن شاخص‌هاي جهاني در اين خصوص، مصرف فولاد در جهان با محدوديت‌هايي روبه‌رو خواهد شد و نكته ديگر اينكه هر دولتي در شرايط سخت، حمايت از صنايع داخلي خود را بر تمام موارد ديگر ترجيح خواهد داد. به‌طور كلي و با توجه به قيمت‌هاي كنوني بازار فولاد در دنيا مي توان گفت دولت‌ها از صنعت فولاد خود حمايتي فراتر از معاهدات بين‌المللي و قوانين سازمان تجارت جهاني (WTO) ارائه مي‌دهند‌. به عقیده من اين شرايط براي سال 2015 نيز ادامه خواهد داشت.

دولت ما نيز با توجه به اينكه صنعت فولاد ايران تا حدود زيادي بومي‌سازي شده و سابقه بيش از 40ساله دارد (صنعت فولاد ايران در سال 1351 با اولين توليد صنعتي فولاد در ذوب‌آهن اصفهان حيات جديد خود را بنيان نهاد) برای حمايت منطقي از اين صنعت در درجه اول لازم است تعرفه‌هاي مناسبي را براي واردات محصولات فولادي تعريف و عملياتي کند. از سوي ديگر تسهيل شرايط صادرات و زيرساخت‌هاي آن باید توسط دولت مهيا شود. گام بعدي دولت درجهت حمايت از مصرف‌كنندگان فولاد است كه بايد با نظارت‌هاي دقيق زمينه عرضه محصولات بي‌كيفيت را به صفر برساند.

با توجه به اينكه ذوب‌آهن رياست هيات‌مديره بورس كالا را در اختيار دارد، بخشی از فعالان بازار معتقدند این شرکت توانایی نرخ‌شكني و كاهش قيمت بيش از حد مورد نياز را در بورس کالا و به تبع بازار آزاد داشته و ممکن است در شرایط مقتضی به این اقدام دست بزند. آيا اين موضوع را تاييد مي‌كنيد؟

خوشبختانه تعاملات كافي بین عرضه‌كنندگان فولاد در بورس كالا وجود دارد تا ثبات بازار فولاد ايران دچار خدشه نشود و در همين راستا تخريب بازار توسط ذوب‌آهن نه در گذشته اتفاق افتاده و نه در آينده به لطف خداوند اتفاق نخواهد افتاد، اما اين موضوع كه رهبري بازار و تعيين قيمت بر اساس قيمت‌هاي ذوب‌آهن است موضوع درستي است كه ناشي از ميزان توليد و سابقه اين واحد و اعتماد عمومي به برند اين شركت است. از سوي ديگر رياست هيات‌مديره تنها در جلسات ماهانه شركت مي‌کند و نظر اعضای ديگر و مديرعامل بورس تاثير بيشتري از نظر ذوب‌آهن اصفهان دارد و چنين نگاهي بيشتر زاييده تفكرات كساني است كه با سيستم بورس كالا آشنايي ندارند. از سوي ديگر در تمام مدارك و قراردادهاي فروش فولاد در ايران، قيمت ذوب‌آهن بيشتر از ساير توليدكنندگان است و به‌نظر من قيمت‌شكني و كاهش قيمت خارج از عرف بازار ابزاري است كه شركتي مانند ذوب‌آهن نيازي به آن ندارد و در صورتي كه تمام توليدكنندگان فولاد، محصولات خود را از طريق كانال بورس كالا به فروش برسانند به‌طور قطع شفافيت بيشتري در فرآيند كشف قيمت‌ها صورت می‌گیرد.

چند سال است که همایشی تحت عنوان «چشم‌انداز صنعت فولاد و معدن ایران با نگاهی به بازار» را برگزار می‌شود، نظر شما در رابطه با این همايش چيست؟ چه پیشنهادهایی به‌منظور اعتلای هرچه بیشتر و خروجی‌های کاربردی‌تر این همایش برای فعالان صنعت فولاد و معدن ایران دارید؟

دنياي امروز دنياي اطلاعات است و چنين همايش‌هايی اگر به صورت تاثيرگذار باشد مي‌تواند در پيشبرد اهداف ملي كشور و هدف‌هاي داخلي شركت‌ها و مراكز اقتصادي تاثيرات مثبت فراواني ايجاد کند. در سال‌هاي گذشته اين همايش جهت‌گيري‌هاي مناسبي را مطرح کرده است كه باید اين جهت‌گيري‌ها در همايش‌هاي بعدي تقویت شوند. به اعتقاد من موضوع ارائه شاخص‌هایي براي سنجش صنعت فولاد و فعالان اين صنعت اعم از شركت‌هاي توليدكننده فولاد، نوردها و معادن با شاخص‌هاي جهاني از نيازهاي چنين همايشي است. حركت به سوي سخنراني‌ها و مقالات مبتني بر آمار و اطلاعات صحيح و قابل اتكا و دوري از گفت‌وگوهاي بدون نتيجه مي‌تواند به صدور بيانيه‌هاي مورد وثوق تمامي اجزاي صنعت سوق یابد و با ريشه‌يابي مشكلات اساسي و زيربنايي در چنين حركت‌هاي فرهنگي و اقتصادي مسير را براي تصميم‌سازي اجرايي بیش از پیش هموار کند.
تاریخ انتشار : شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۵۸
کد مطلب: 18787
 
مرجع : روزنامه دنیای اقتصاد